جونگ وو با چیزی که داخل کیف گان اوه آورده بود خرد می شود. سو اوه که در بیمارستان روانی به دام افتاده است، سعی می کند رازها را به هاسئول بگوید.
کره جنوبی
با ظهور دوباره احساسات قدیمی، سونگ هیو شروع به رفتار ناخوشایند در اطراف سوک-ریو می کند. برای پیچیده تر کردن همه چیز، او در محل کار با یک موقعیت حساس روبرو می شود.
در حالی که پادشاه گو ناممو در طول جنگ گوگوریو علیه سلسله هان در میدان نبرد بیرون آمده است، ملکه وو هی و نخست وزیر اولپاسو در غیاب او کاخ را اشغال می کنند. با این حال، بسیاری شروع به طمع قدرت سلطنتی می کنند و توطئه ها در میان آنها شروع به ظهور می کند
یک گروهبان کره شمالی پس از اتمام یک دهه خدمت سربازی مورد نیاز خود و افتخارآفرینی به عنوان یک قهرمان، یک تلاش تکان دهنده ناگهانی برای فرار به جنوب انجام می دهد و زندگی و اعضای بدن خود را به خطر می اندازد تا در نهایت سرنوشت خود را تعیین کند.
سو های جین یک مربی حرفه ای و برجسته است که در یک آموزشگاه کار می کند. او به طور اتفاقی نام کسی را در لیست می بیند که...
سی او برای اینکه بتواند به هویت نام سون پی ببرد، به تحقیقات خود ادامه می دهد و به دنبال اعضای خانواده او می رود. هی سیک متوجه می شود که...
داستان آدمهایی که از طریق سگها در بیمارستان دامپزشکی که اصلاً باد نمیوزد به هم متصل میشوند، همدیگر را میشناسند، همدیگر را دلداری میدهند و قلبهایشان را به اشتراک میگذارند.
این سریال بهطور مستقیم به معاملات و چالشهای بزرگی میپردازد که زمانی رخ میدهند که افراد با جدایی غیرمنتظرهای روبهرو میشوند، جداییای که در برنامههای زندگیشان جایی نداشته و لحظهای که خانوادهشان از
زی (با بازی ناتالی امانوئل) یک قاتل قراردادی مخوف است که با نام مستعار ملکه مردگان شناخته میشود، اما وقتی از قتل یک زن نابینا امتناع میکند، هم توسط همکاران جنایتکار و هم یک کارآگاه پلیس مصمم، تحت تعقیب قرار میگیرد و…
هنگامی که در یک تابستان آرام، زنی مرموز برای تعطیلات وارد یک خانه اجارهای میشود، وقوع حوادثی تاریک، آرامش زندگی مالک و اطرافیانش را کاملا به هم میریزد و…
یک قاضی عادل و یک رئیس جنایتکار، هر یک پسران خود را به شیوهای متفاوت تربیت میکنند. اما حادثهای پیش میآید که آنها را وادار میکند مرزهای خود را بشکنند و برای حفظ فرزندانشان تغییر کنند، به گونهای که مرزهای میان عدالت و جنایت محو میشود.
دختر چوی جین هیوک به خانه بازمیگردد در حالی که بدنش آغشته به خون است و به قتل یکی از دوستانش مظنون میشود. در همین حین، کودکی دیگر ناپدید میشود و با بالا گرفتن تنشها، خانواده و دوستان یکدیگر را متهم میکنند.
وقتی “لی وون جون” در اولین روز دانشگاه به آپارتمان جدیدش نقل مکان می کند، متوجه می شود “لی دو نا”ی زیبا که قبلا یک آیدل مشهور بوده، در طبقه پایین زندگی می کند. جون در ابتدا سعی می کند از او دوری کند، اما بیشتر و بیشتر در مورد زندگی مرموز او کنجکاو می شود…