فیلم اکشن دوبله فارسی

در سال 1985 متفاوت با واقعیت، ابرقهرمانان در میان مردم وجود دارند. قاتل یکی از ابرقهرمانان سابق، رورشاک را به دنبال رد خود می کشد و در این بین چیزی را فاش می کند که می تواند سرنوشت دنیا را متفاوت با چیزی که ما میشناسیم رقم بزند.

راپر مسئول مشاوره با گروگان گیر ها است که با یک سارق بانک روبرو می شود و موفق میشود که او را به زندان بیندازد. مدتی بعد از زندان می گریزد و به دنبال مردی است که باعث دستگیری او شده است…

یک هیولای غول پیکر به صورت ناگهانی در ژاپن ظاهر می شود و شهر را به آشوب می کشد

چهار ملت هر کدام با یک نشانه با سرنوشتی مشترک. سال ها و قرن ها است که این ملت ها با یکدیگر در جنگ و ستیزاند. ملت های آب، خاک، هوا و آتش. اکنون جنگ بین ملت ها وارد مرحله ی نهایی شده است. قهرمانانی تازه ظهور کرده اند که تقدیرشان تغییر سرنوشت این جنگ است…

یک معلم تاریخ (نیکولاس کیج) در شهر نیوئورلان است که همسرش مورد ضرب و شتم و تجاوز قرار می گیرد و در این بین فردی به او مراجعه می کند و مدعی مشود که می‌تواند فرد متجاوز را به قتل برساند . اما در مقابل باید کاری مشابه را او برای آنها انجام دهد…

یک افسر پلیس به نام “یاشواردهان” تیمی متشکل از نیروهای کارکشته پلیس را دورهم جمع می‌کند تا سرکرده‌ی یک گروهک تروریستی که نام آن فرد “شیو” است را سرنگون کند…

جیمز و لیلی در جایی به دور از مردم زندگی می‌کنند و دخترشان را در آرامش و محیطی امن بزرگ می‌کنند. اما زمانی که یک موج و انفجاری فلج کننده از سرتاسر شهر عبور می‌کند همگی خانه هایشان را ترک کرده و درون قلعه ای جمع می‌شوند تا از حملات سایبری به دور باشند، اما

داستان در مورد یک شکارچی خون آشام است که به تازگی سومین دستیارش توسط خون آشام های اروپایی کشته شده و او یک دستیار جدید گیرش میاد و تصمیم میگیرد دوک رو شکار کند. دوک پنجمین شاهزاده از ملت خون آشام هاست و با وجود خون اصیلش باعث بوجود اومدن دوره ای تاریک میشه که

مرد جوانی پس از ناپدید شدن پدرش به کشمیر باز می‌گردد و به سراغ عمویش می رود، کسی که در ناپدید شدن پدرش دست داشته است…

داستان فیلم درباره ی تلاش قهرمانانه‌ی یک مامور سابق به نام دیکن (ژان کلود ون دام)، برای نجات خواهرزاده‌ی در حال مرگش است

داستان فیلم مربوط به اتفاقی است ک در جنگ جهانی دوم (در منطقه ایوجیما) رخ داده است و به بررسی این اتفاق در ان زمان میپردازد

“ریکو” تبهکاری جاه طلب به شهری بزرگ در شرق رفته و به همراه دوستش “ماسارا” به گروه “سم ویتوری” می پیوندد. او به سرعت رهبری گنگسترها را به عهده گرفته و با عنوان “سزار کوچک” شناخته می شود. در سرقتی از یک کلاب شبانه او کمیسر جنائی “آلوین مک کلور” را به قتل می رساند اما دوستش “جو” شاهد قتل می شود

به دنباله قسمت‌های قبلی، دونده هزارتوی محبوب و قهرمان جوان، توماس، برای پیدا کردن علاج یک بیماری کشنده به نام “زبانه”، وارد ماموریت مرگباری میشود …