کونجوا و دوستش سینتو دوست پشمالوی جدیدی به نام نیمار را وارد زندگی خود می کنند. آنها نمی دانستند که زندگی آنها در شرف وارونه شدن است.
فیلم
نیکول و مکس پس از اولین قرار فاجعهبار، عهد میکنند که شمارههای یکدیگر را گم کنند تا زمانی که سگهایشان همتای عشقی پیدا کنند. نیکول و مکس که به طرز خندهداری با هم هماهنگ نیستند، مجبور میشوند والدین مسئولی شوند، اما در نهایت خودشان عشق پیدا میکنند.
بر اساس وقایع واقعی، یک کارآگاه پلیس شرمسار به دنبال رستگاری با مخفی شدن برای افشای یک سندیکای جنایت خشونت آمیز است. اما همانطور که او در اعماق اوباش فرو میرود، ممکن است بهای بخشش بیشتر از توان او باشد.
پرستاری مسئول یک بازیگر زن لال می شود و متوجه می شود که شخصیت های آنها در حال ترکیب شدن با هم هستند.
آراتتوپوژا ولایودا پانیکر، یک مصلح اجتماعی آتشین قرن نوزدهم و مبارزه سرسختانه او علیه ستمهای طبقه غالب توسط طبقات بالا.
این فیلم در مورد تلاش برادر برای حل و فصل خواهرش است.
تیانا، موانا، سفید برفی، راپونزل و آریل در یک ماجراجویی به سر می برند و هر کدام به طور غیرمنتظره ای به یک قلعه مرموز منتقل می شوند. مدت کوتاهی پس از رسیدن، آنها به زودی متوجه می شوند که گاستون نقشه ای شیطانی برای تسلط بر همه پادشاهی های آنها در نظر گرفته است. شخصیت های پرنسس باید برای حل چالش های پنهان در اعماق دیوارهای قلعه با یکدیگر همکاری کنند و سعی کنند خود را نجات دهند...
جامعهای از سگهای راکون جادویی که تغییر شکل میدهند تلاش میکنند تا از تخریب خانه جنگلیشان توسط توسعه شهری جلوگیری کنند.
در قصری عجیب و منزوی، مردی با زنی آشنا میشود و اصرار میکند که آنها قبلاً همدیگر را ملاقات کردهاند.
چاندرا بوز برای تماشای تلویزیون به خانه دوست صمیمی خود یاتیندران می رود. یک روز دعوای کوچکی رخ می دهد و چاندرا با طوفان بیرون می آید و قسم می خورد که یک تلویزیون رنگی بخرد. او اقدامات ناامیدانه ای برای به دست آوردن تلویزیون انجام می دهد و در یک سری مشکلات گرفتار می شود.
مگان هنری، یک زیستشناس حیاتوحش ساده، که روی پروژهای کار میکند که حفاظت از حیات وحش در آفریقا را تقویت میکند، مجبور میشود با یک طراح پارک موضوعی، تیم اریکسون که میخواهد یک جاذبه سافاری فوقالعاده ایجاد کند، همکاری کند. .
در حالی که جامعه اطراف آنها با پایان برده داری از هم می پاشد و در طول دوره های جنگ داخلی و بازسازی بازسازی می شود، یک خوشگل جنوبی پناه گرفته و دستکاری شده و یک سودجوی سرکش در یک عاشقانه آشفته با هم روبرو می شوند.
نورا و هه سونگ، دو دوست دوران کودکی که عمیقاً مرتبط هستند، پس از مهاجرت خانواده نورا از کره جنوبی، از هم جدا می شوند. بیست سال بعد، آنها برای یک هفته سرنوشت ساز دوباره گرد هم می آیند و با عقاید عشق و سرنوشت روبرو می شوند.