«کِی» (با بازی کلویی پیری)، زنی منزوی و درونگرا، برای یافتن «بارب ولنتاین»، شکارچی موجودات افسانهای که در جنگلهای بریتیش کلمبیا ناپدید شده، به گروهی از زنان پیادهرو میپیوندد. در جریان این سفر، او با موجودی مرموز به نام «سوکا» مواجه میشود...
"اوشار" از اینکه می خواهد تعطیلات تابستانی را به همراه پدر خود بگذراند هیجان زده است تا اینکه متوجه می شود دوست دخترش "ریوکو" نیز همراهی اش می کند. "اوشار" تصمیم می گیرد به خانه عمه خود در حومه شهر برود. او به همراه خود دوستان مدرسه اش را می برد، اما آنها خبر ندراند عمه او مرده و خانه جن زده شده...
همچنان که یک تهدید باستانی، وایکینگها و اژدهایان را در جزیره برک به خطر میاندازد، دوستی بین هیکاپ، یک وایکینگ مبتکر، و بیدندان، یک اژدهای خشم شب، کلید ساختن آیندهای جدید برای هر دو گونه میشود.
کریس، مردی تنها و خشن، بعد از سالها زندان به محض آزادی دختری نوجوان را میرباید. دختری که دختر یکی از خطرناکترین گانگسترهای شهر است. اما این آدمربایی، انگیزهای شخصی و قدیمی دارد...
فیلم داستان کیِیت گرت (جولیان مور)، صاحب یک مزرعه ساکت در پنسیلوانیا را بازگو میکند که پس از تجربه یک تراژدی، زندگیاش در آرامش است؛ تا اینکه دخترش کلِر (سیدنی سوئینی) یک شب با لباسهای خونآلود جلوی در خانهاش ظاهر میشود...
بعد از نقل مکان یک دختر نوجوان و پدرش به شهری کوچک، دلقکی مرموز از دل مزرعه های ذرت بیرون میآید و قتلهای بیرحمانهای را آغاز میکند و...
ستی رز، یک بانوی سالخورده عجیب و غریب، نویسندهای ناکام به نام خوان را استخدام میکند تا متن شرکت در مسابقه تعطیلات او را بنویسد. اما یک سوءتفاهم باعث میشود شایعهای درباره نامزدی خوان با لیلی، دختر ستی، شکل بگیرد و خانواده نیز بهطور طنزآمیزی تصمیم میگیرند با این شایعه همراه شوند.
ساکشی باید دختر هفتسالهاش را از قربانی شدن توسط فرقهای شیطانی نجات دهد؛ فرقهای که میخواهد برای رضایت رهبرشان این قربانی را انجام دهد. در این راه، او با خرافات جامعه و وحشتی که همچنان خودش و دختران جوان اطرافش را آزار میدهد، نیز مبارزه میکند.
در ونیز ایتالیا پس از جنگ جهانی دوم، یک سرهنگ آمریکایی کهنهکار سفری به گذشته میکند. اما این سفر برای او با چالشها و فرصتهای غیرمنتظرهای همراه است و ...
جوسی، معلمی جوان، در برابر روشهای کهنه و سنتی آموزشی شورش میکند، در حالی که پالکو، دانشآموز خارجی تازهوارد، برای سازگاری با سیستم آموزشی سختگیرانهی مجارستان تلاش میکند. داستانهای آنها بازتابی از سرکوب اجتماعی است...
در جهانی که در تاریکی فرو رفته، نیرویی بیرحم و بیامان در پی انتقام است؛ بیاعتنا به مرزها و بیتوجه به اخلاق.
پس از یک تصادف مرگبار، نویسندهای به نام یاسمیجن مخفیانه به مراکش سفر میکند، جایی که ویم، همسر مقتول، هتلی را اداره میکند. آنها دوستی غیرمنتظرهای با هم برقرار میکنند، اما یاسمیجن هویت خود را فاش نکرده است.
داستانی بسیار خندهدار و در عین حال تأثربرانگیز دربارهی دختری تنها از هاوایی و موجود فضایی فراریای که به او کمک میکند تا خانوادهی ازهمپاشیدهاش را دوباره کنار هم جمع کند.