دختری ربوده شد گذشته ای پنهان آشکار شد یک شانس به ظاهر بیهوده برای نجات. اکنون کشیش جرمیا جیکوبز و همسرش مارتا باید بر دروغ های گذشته غلبه کنند تا امید خود را برای آینده بیابند.
درام
مکانیک جایاکریشنان به عنوان یک سرمایهگذاری تجاری خوب وارد یک معامله بزرگ زمینی میشود، اما در نهایت با موقعیتهایی روبهرو میشود که زندگی را تغییر میدهد.
در آینده ای نزدیک، مردی بیمار لاعلاج به دنبال راه حلی پیچیده و دلخراش برای نجات همسر و پسرش از غم و اندوه با تکرار خود بدون اینکه آنها بدانند، می پردازد.
نلی به تازگی مادربزرگ خود را از دست داده است و به والدینش کمک می کند تا خانه کودکی مادرش را تمیز کنند. او خانه و جنگل های اطراف را بررسی می کند. یک روز او با دختری همسن و سال خود آشنا می شود که یک خانه درختی می سازد.
زن جوانی به دنبال مرگ شوهر سابقش به یک تعطیلات انفرادی به حومه شهر انگلیس می رود.
سی سال پیش، آندری فیلیپوف، رهبر ارکستر بولشوی به دلیل استخدام نوازندگان یهودی اخراج شد. حالا یک سرایدار حقیر، فرصتی پیش میآید تا نوازندگان قدیمیاش را جمع کند تا به عنوان ارکستر رسمی Buolshoi در پاریس ظاهر شوند.
زنی مظنون به قتل شوهرش است و پسر نابینا به عنوان تنها شاهد با یک دوراهی اخلاقی روبرو می شود.
بلانچ رنارد را دنبال می کند که با گرگ لاموروکس ملاقات می کند و معتقد است که او همان یکی است، اما به زودی او خود را در یک رابطه سمی با مردی مالک و خطرناک گرفتار می یابد.
یک زن شانس موفقیت دارد، اما در گودالی بی انتها از زندگی خود می افتد. او به دنبال راه هایی برای یافتن خوشبختی از طریق شرایط خود است.
با الهام از وقایع واقعی، یک وکیل به صاحب خانه تشییع جنازه کمک می کند تا کسب و کار خانوادگی خود را از شر یک غول بزرگ شرکتی نجات دهد و شبکه پیچیده ای از نژاد، قدرت و بی عدالتی را در معرض دید قرار دهد.
دنیا برای یک کارخانه کوکی چینی کار می کند. او که قبلاً مترجم ارتش ایالات متحده بود، در تلاش است تا زندگی خود را سر و سامان دهد. در یک لحظه مکاشفه ناگهانی، او تصمیم می گیرد پیام خاصی را در یک کوکی ارسال کند.
هیچ هیونگ سو برای دیدن پارک جو یانگ از اتاق متل بازدید می کند. او از ظاهر او راضی است و از پرداخت هزینه خدمات او خوشحال است، اما یک شگفتی در انتظار نو هیونگ سو است. او به زودی توسط افرادی که برای خرید اعضای بدنش آمده اند محاصره می شود. آنها بر سر قیمت اعضای بدن او با پارک جو یانگ که حراج را انجام می دهد چانه می زنند، اما ناگهان زلزله ای رخ می دهد.
داستان این فیلم در یدورولانکا اتفاق میافتد و به بررسی اخلاقیات افراد در دوران پارانویای پایان جهان در 21 دسامبر 2012 میپردازد، زیرا برخی نشاندهنده امید و اشتیاق هستند در حالی که برخی دیگر نشاندهنده افراد حساب شدهای هستند که میخواهند از ترس سود ببرند.