دیوید گرین در اوایل زندگی حرفه ای متنوعی داشت که با اولین کارش به عنوان گزارشگر جوان برای Walthamstow Guardian شروع شد. با این حال، زندگی به عنوان یک روزنامه نگار نباید نقطه قوت او باشد. در طول سالهای اواسط تا اواخر دهه 1930، او شانس خود را به روشهای مختلفی در تجارت اسبابکشی امتحان کرد، به عنوان دستیار عرشه و به عنوان باربر بیمارستان، قبل از اینکه در آغاز جنگ جهانی دوم با نیروی دریایی بازرگانی قرارداد ببندد. او یک سال دوام آورد تا اینکه در سال 1941 باطل شد. با پیوستن به تئاتر Everyman در لندن به عنوان مدیر تبلیغات آن، سرانجام حرفه خود را در حرفه بازیگری یافت و متعاقباً در RADA ثبت نام کرد. از سال 1948، او در رپرتوار اجرا کرد که شامل یک یا دو فصل در Old Vic بود. پس از آن فیلمهایی با نقشهای مکمل در فیلمهایی مانند اسب چوبی (1950) همراه شدند.
گرین در حالی که در سال 1952 با شرکت تور برادوی «آنتونی و کلئوپاترا» در کانادا سفر می کرد، تصمیم گرفت پیشنهاد شرکت پخش کانادایی را برای پیوستن به بخش تلویزیونی آنها بپذیرد. او در سال 1953 به طور رسمی مهاجرت کرد و سه سال بعد به نیویورک نقل مکان کرد. در پایان این دهه، او به یکی از پرطرفدارترین کارگردانان تلویزیون در این تجارت تبدیل شد. او که در دو سوی اقیانوس اطلس کار میکرد، قسمتهایی از سریالهای اکشن و ماجراجویی محبوب مانند سر فرانسیس دریک (1961) و مدافعان (1961) را هدایت کرد. او همچنین این فیلم را کارگردانی کرد. سه تا از اینها برجسته است.
اولین داستان او، The Shuttered Room (1967)، داستانی ترسناک بود که بر اساس H.P. لاوکرافت. توجه گرین به لوکیشن بیسابقه، همراه با استفاده هوشمندانه او از تکنیک دوربین سوبژکتیو، به فیلم حس بصری چشمگیری بخشید و ارزش تعلیق آن را به میزان قابل توجهی افزایش داد. سباستین (1968)، با دیدگاههای اورولی تندش از لندن، یک تریلر جاسوسی شیک درباره شکستن کد بود که خودش را آنقدرها هم جدی نمیگرفت. این فیلم دارای یک بازیگر عالی بود که در راس آنها درک بوگارد، سوزانا یورک و لیلی پالمر رهبری میشد و با سبکی کارگردانی شد که ناهماهنگیهای متعدد درون طرح را پنهان میکرد. سومین این سه نفر، ماجرای عجیب (1968)، داستانی تلخ و تا حدودی ناخوشایند از فساد پلیس و وسواس در لندن در حال چرخش دهه 60 بود. این فیلم که آشکارا خشونتآمیزتر از نسخههای قبلی خود در این ژانر بود، تجربه آمریکایی گرین را به فیلم بریتانیایی وارد کرد و ارزش دیدن را عمدتاً به دلیل برخورد سختگیرانه کارگردان دارد.
یک بار دیگر از اواسط دهه 1970 در ایالات متحده، گرین چندین قسمت از مینی سریال محبوب Rich Man, Poor Man (1976) را کارگردانی کرد و سپس در فیلم های ساخته شده برای تلویزیون تخصص داشت، همچنین گاهی به عنوان تهیه کننده یا تهیه کننده اجرایی کار می کرد. مسلماً موفقترین دوران او در این رسانه بین سالهای 1976 تا 1979 بود که سه جایزه از چهار جایزه امی خود را برای کارگردانی برجسته یک سریال درام یا ویژه دریافت کرد. گرین که اغلب ازدواج کرده بود در سال 1999 بازنشسته شد و در آوریل 2003 در سن 82 سالگی درگذشت.