ایساگی به همراه ناناسه و هیوری به عنوان تیم A1 برای بازی با تیم B1 که شامل کاراسو، اوتویا و چیگیری است انتخاب می شود. در حالی که ایساگی تلاش می کند راهی برای ورود به بازی پیدا کند، چیگیری و هیوری ارزش خود را نشان می دهند.
ژاپن
ساکوتا در جشن فارغ التحصیلی دوستش مای شرکت می کند و در آنجا دختر کوچکی را می بیند که بسیار شبیه مای است و در ادامه زخمی عجیب روی بدن ساکوتا نمایان می شود...
دختری هنگام راه رفتن ناپدید می شود و خانواده اش را ویران می کند. با گذشت ماه ها بدون سرنخ، شایعات در مورد اقدامات مادرش در فضای مجازی تشدید می شود و ازدواج او را تحت فشار قرار می دهد.
دختر جوانی به نام کیوکو عاشق عروسک بازی است. اما اعضای خانواده نامادری جدیدش خیلی زود متوجه می شوند که شاید خودشان به اسباببازیهای جدید کیوکو تبدیل شده اند و...
درباره ولیعهد سابق بریتانیا، لولوش لامپروژ (لولوش وی بریتانیا) است که صاحب قدرت فوقالعادهای به نام گیاس (قدرت شاهی) میشود و تصمیم میگیرد از این نیرو برای نابودی امپراتوری بریتانیا برای پایان دادن به ظلم و ستم استفاده کند.
داستان در آیندهای دور رقم میخورد که جنگ تمام زمین را ویران کرده و تنها صحرایی خشک باقی مانده است. تامین آب در این منطقه یک توسط پادشاه حریص کنترل میشود. کلانتر رائو به دنبال دریاچهای گمشده از پادشاه اهریمنان کمک میخواهد…
آرانی در دبیرستان ایچیزو ثبت نام می کند و به زندگی عادی خود ادامه می دهد. او دوستان جدیدی پیدا می کند و...
2022: جنگی در آینده برای چندین دهه بین معدود بازماندگان انسانی و ارتش بی پایان ماشینها در جریان است. 1997: هوش مصنوعی معروف به Skynet به خودآگاهی دست یافت و جنگ خود را علیه بشریت آغاز کرد.
یک تازه وارد در صنعت انیمه کار می کند و برای ساخت بهترین و محبوب ترین انیمه به رقابت می پردازد.
نانا میزبان جوان مسافرخانه ناکاجیما در شهری در کنار دریا است. در اوایل ماه سپتامبر که مسافرخانه ناکاجیما برای تجارت تعطیل است، مرد جوانی به نام شونتارو ظاهر می شود و می گوید که واقعاً می خواهد در مسافرخانه بماند. او توضیح می دهد که یک ماه پیش عزیزش را از دست داده و او درست قبل از مرگ در مسافرخانه اقامت داشته است. شونتارو برای دنبال کردن رد پای معشوق متوفی، شبانه روز در شهر و ساحل پرسه میزند. نانا که رفتار داوطلبان شونتارو را که در شهر نشان میدهند تماشا میکند و میبیند که زیاد با او در حال معاشقه است. این شهری است که او بیشتر از هر کس دیگری می شناسد. علاوه بر این، درست مانند شونتارو، او نیز کسی است که با درد از دست دادن عزیزان زندگی می کند. نانا و شونتارو زمانی را با هم می گذرانند و رازهای یکدیگر را به اشتراک می گذارند، بر یکدیگر تأثیر می گذارند و در نهایت زمان یخ زده آنها شروع به حرکت می کند.
در یک روز سرد زمستانی، یک مسافرخانه واقع در کوهستان گرفتار یک حلقه زمانی می شود...
نانمارو دانشجویی است که یک قدرت ماورایی به ظاهر بی فایده دارد: او می تواند در هر چیزی حفره های کوچک ایجاد کند. او باید با این قدرت ظاهراً بی خاصیت با بحرانی روبرو شود که کل جهان را تهدید می کند
در 12 آگوست 2015، هاسگاوا از ایچیکو خواستگاری کرد. ایچیکو از خواستگاری هاسگاوا متاثر می شود و اشک می ریزد، اما روز بعد، ناگهان خانه را ترک می کند، به نظر می رسد پس از دیدن اخبار تلویزیون شوکه شده است. ایچیکو کجا رفت؟ هاسگاوا ناپدید شدن را به پلیس گزارش می دهد و کارآگاهی که مسئولیت تحقیقات را بر عهده دارد داستان غیرمنتظره ای را تعریف می کند.