پس از مرگ مادرش و ازدواج مجدد پدرش، پسری سرسخت به نام ماهیتو وارد دنیایی رویایی می شود که بین زنده ها و مردگان مشترک است.
ژاپن
مادری پس از یک فاجعه ویرانگر به دنبال پسر گمشده خود می گردد، اما متوجه می شود که او مرده است و اکنون در قلمرو ارواح ناآرام محصور شده است.
تانجیرو در تلاش برای تبدیل شدن به هاشیرا، تمرینات سختی را با هاشیرای سنگی، هیمیجیما می گذراند. در همین حال، موزان به جستجوی نزوکو و اوبویاشیکی ادامه می دهد.
دنیای جدیدی که در آن گیمرها به اوج دریفت در زندگی واقعی می رسند. تکنیک شکوفایی، اشتیاق، شجاعت و کار گروهی کویچی اوبا موانع بین واقعیت مجازی و واقعی را از بین می برد.
در این انیمیشن کوتاه، زندگی روزانهی یک کارمند، از زاویه دید اعضای بدنش مانند مغز، قلب، ریهها و ... مرور میشود و درگیریهای آنها با مغز نیز به نمایش درمیآید.
پس از انفجاری در کارخانه ای دو دانش آموز با یک کودک مرموز روبرو می شوند و انگیزه ای از عشق را تحریک می کنند که ناشی از ناامیدی از زندگی روزمره آنهاست که شروع به خراب کردن زندگی آنها می کند...
درحالیکه تمامی کودکان یک سرزمین، به بیماری ناشناختهای مبتلا شدهاند، سه مرد مرموز، به آنها وعدهی بهبودی میدهند. آنها با این روش، کودکان را دزدیده و شست و شوی مغزی میدهند اما فردی به نام «کلود» قصد دارد جلوی این کار را بگیرد.
ماساجیرو میازاوا چندین نسل صاحب یک مغازه گروفروشی است و آن را اداره می کند. اولین پسرش کنجی و دخترش توشی میازاوا نام دارد. کنجی قرار است به عنوان پسر اول گروفروشی را تصاحب کند، اما او قبول نمی کند. ماساجیرو روی پسرش نرم است. در ضمن توشی باهوش و عاقل است. او به پدر و برادر بزرگترش نصیحت می کند. یک روز توشی مریض می شود.
یک سرایدار در ژاپن با گوش دادن به موسیقی راک بین مشاغل رانندگی می کند.
یوتا برای جستجوی مادرش از یتیم خانه فرار می کند. اما وقتی بالاخره او را پیدا کرد، او را رد کرد. یوتا. سپس با ساکاموتوی سایه دار و به ظاهر بی خانمان دوست می شود و آن دو به زندگی مشترک ادامه می دهند.
یوتا را دنبال می کند که بارها و بارها نقاشی کرده و سپس گریدمن را در دفترچه خود پاک کرده است که به طور مبهم به یاد می آورد. سپس تصمیم گرفت احساسات خود را به ریککا اعتراف کند و زندگی آنها در چنین دنیای صلح آمیزی با غرش شروع به فروپاشی می کند.