پس از زمان Mane 6، سانی - یک اسب زمینی جوان - و دوست تکشاخ جدیدش، ایزی، دنیای خود را کشف می کنند و تلاش می کنند تا هارمونی را به Equestria بازگردانند.
کانادا
سه مرد متفاوت، سه دنیای متفاوت، سه جنگ متفاوت - همه در تقاطع جنگ مدرن ایستاده اند - دنیایی تاریک از اخلاق سیال که در آن همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست.
جان بیمار و ناامید به امید درمان معجزه آسا برای سرطان خود برای یک روش پزشکی خطرناک و آزمایشی به مکزیک سفر می کند تا کشف کند که کل عملیات کلاهبرداری برای کلاهبرداری از آسیب پذیرترین افراد است.
هنگامی که اشلی و دختر جوانش سارا در یک کار جنایی که زندگی آنها را به خطر می اندازد گرفتار می شوند، او به پدری که از او دور شده است مت، که در حال حاضر زندگی یک ادم بازنشسته ساحلی در جزایر کیمن را می گذراند، روی می آورد.
یک نانوای مسن باید هر کاری که می تواند برای محافظت از نوه اش در برابر گانگسترها انجام دهد.
دو متضاد کامل با زندگیهای عاشقانه فاجعهبار توسط مادران خواستگارشان بدون اینکه بدانند کنار هم قرار میگیرند.
یک دهکده بت پرست، که بر روی استخوان های بی گناه و ناپاک بنا شده است، عمیقاً در قلب عدن باستانی ریشه دارد. وقتی تعادل گوشت و خاک از بین میرود، آخرین بازمانده بزرگ روستا با جنون و جنون میجنگد تا مردمش را نه تنها از دست خودشان، بلکه از قضاوت هیولایی که از پایین حفر میکند نجات دهد.
گاران بخشی از یک گروه قاتل بینالمللی است که قرار است خطرناکترین قاتل جهان را از بین ببرند، اما متوجه میشوند که آنها هستند که شکار میشوند.
زنی توسط یک سازمان مرموز زندانی می شود که قصد دارد توانایی های روانی نهفته او را آزمایش کند. این فیلم به هیچ وجه مبتنی بر بازی ویدئویی CONTROL® و فرنچایز توسعه یافته توسط Remedy Entertainment Plc نیست.
یک دانشجوی روانشناسی تلاش می کند تا روان پریشی فلج کننده خواهرش را درمان کند تا هر دوی آنها را در معرض منشا آن قرار دهد: موجودی باستانی که قصد دارد روح آنها را بگیرد.
استلا را دنبال می کند که در شش سال گذشته با پابلو به عنوان مجری برنامه بازسازی خانه همکاری کرده است، اما از آنجایی که آنها بیشتر از همیشه با یکدیگر همکاری می کنند، احساسات پیچیده و ناشناخته ای به او دست می دهد که ممکن است همه چیز را به خطر بیندازد.
یک کلانتر سعی می کند آرامش را حفظ کند وقتی یک مرد خانواده ناامید با خشونت یک کارخانه قرص را به همراه برادر شوهرش سرقت می کند و به مجری مافیای نیواورلئان هشدار می دهد.
هیزل را دنبال می کند که برای گذراندن تعطیلات به شهر خود می رود، جایی که یک رابطه عاشقانه با یک پیمانکار محلی شروع می شود که به پدرش در نانوایی خانواده کمک می کند، اما برخی سوء تفاهم ها آنها را تهدید می کند.