استیون بوید در 4 ژوئیه 1931 ویلیام میلار در گلنگورملی ایرلند شمالی، یکی از 9 فرزند مارتا بوید و راننده کامیون کانادایی جیمز الکساندر میلار، که برای فلمینگ در خیابان تومب در بلفاست کار می کرد، به دنیا آمد.
در سال 1956 او قراردادی هفت ساله با 20th Century-Fox امضا کرد. این منجر به اولین نقش او در فیلم، به عنوان یک عضو IRA برای جاسوسی برای نازی ها مردی که هرگز نبود (1956) شد، کاری که توسط تهیه کننده افسانه ای الکساندر کوردا به او پیشنهاد شد. ویلیام وایلر چنان تحت تاثیر بازی بوید در آن فیلم قرار گرفت که از فاکس خواست تا بوید را به او قرض دهد، و در نتیجه او در نقشی که احتمالاً مشهورترین نقش اوست، یعنی مسالا در فیلم کلاسیک بن هور (1959) در مقابل چارلتون هستون، انتخاب شد. او جایزه گلدن گلوب را برای کارش در آن فیلم دریافت کرد اما به طرز شگفت انگیزی در شب اسکار دور زده شد. بوید که هنوز با فاکس قرارداد داشت، منتظر بود تا نقش مارک آنتونی را در فیلم کلئوپاترا (1963) در مقابل الیزابت تیلور بازی کند. با این حال، تیلور به قدری بیمار شد که تولید آن ماه ها به تعویق افتاد و همین امر باعث شد بوید و سایر بازیگران از فیلم کناره گیری کنند و به سراغ پروژه های دیگر بروند.
بوید قبل از اینکه به استقلال برود چندین فیلم تحت قرارداد ساخت. یکی از نکات برجسته سفر شگفت انگیز (1966) بود، یک فیلم علمی-تخیلی درباره گروهی از دانشمندان که گویی در فضای درونی به بدن انسان مینیاتوری شده و تزریق می شوند. او همچنین برای نقش Insp نامزد دریافت کرد. جونگمن در لیزا (1962) (معروف به “بازرس”) با همبازی دولورس هارت.
زندگی حرفه ای هالیوود بوید در اواخر دهه 1960 شروع به محو شدن کرد، زیرا او شروع به گذراندن زمان بیشتری در اروپا کرد، جایی که به نظر می رسید نقش های بهتری را پیدا می کند که بیشتر با علایقش سازگار باشد. وقتی او مستقل شد، واضح بود که او نقشهایی را بر عهده گرفت که با او صحبت میکردند نه صرفاً تکالیف برای پول، و چندین پروژه که او انجام داد، در آن زمان کاملاً بحثبرانگیز بودند، مانند بردگان (1969) و کارتر. ارتش (1970). بوید نقش های خود را صرفاً بر اساس رشد شخصیت و ارزش داستانی که برای عموم گفته می شد انتخاب کرد و هرگز بر اساس غرامت پولی یا فشار همسالان نبود.