orn Chiu Kang-sang در 4 آوریل 1951 در تایوان. چیانگ از دوران جوانی مشکلات خانوادگی داشت. خانواده او بسیار پرجمعیت بود و والدینش نمی توانستند به درستی از او مراقبت کنند، بنابراین او را به مدرسه اپرای فو شنگ در تایپه، تایوان فرستادند. در طول مدت حضورش در اینجا، او با دوستانی مانند رابرت تای، لو فنگ و کو چویی آشنا شده بود که با او بخشی از استودیوی برادران شاو می شدند. هنگام تحصیل در مدرسه، چیانگ در هنرهای رزمی و آکروباتیک آموزش دید.
در اواسط دهه 70، مدیر چانگ چه شرکت خود را راه اندازی کرد و به تایوان رفت تا آخرین استعدادها را برای پروژه های آینده پیدا کند. چانگ چن در این سفر با چیانگ شنگ ملاقات کرد و تحت تأثیر هنر رزمی و توانایی های آکروباتیک او قرار گرفت، چانگ چن از او دعوت کرد به هنگ کنگ برود و کارهایی را برای او انجام دهد.
در سال 1976، چیانگ کار خود را در هنگ کنگ آغاز کرد، او قبلاً در چند فیلم ظاهر شده بود (اما نه چیز مهمی)، او قبل از رفتن به برادران شاو برای حضور در فیلم سامو هونگ، خائن (1976) نقش کوچکی داشت. فیلم معبد شائولین (1976). او از سال 1976 تا 1978 در فیلم هایی مانند Cai li fa xiao zi (1976)، سرگردان باشکوه (1977)، کماندار شجاع (1977) و انتقام جویان شائولین (1976) ظاهر شد.
سال 1978 سال بسیار خوبی بود، زیرا او در فیلم کلاسیک پنج زهر مرگبار (1978) بازی کرد، جایی که او رابطه کاری عالی با بازیگران سان چین، کو چوی، لو منگ و لو فنگ برقرار کرد.
چیانگ به فیلمبرداری کلاسیک بیشتری با سان چین، کو چویی، لو منگ و لو فنگ ادامه خواهد داد. آنها در فیلم های_شائولین شکست ناپذیر_، بچه ای با بازوی طلایی (1979)، روفیان باشکوه (1979)، انتقام جویان فلج (1978)، دو قهرمان مرگ (1980)، ده ببر کوانگ تونگ (1980) و بسیاری دیگر بازی کردند. چیانگ نه تنها توانست فیلم را با آکروبات های نفس گیر و چابکی خود غنی کند، بلکه تسکین کمیک را نیز به فیلم بیاورد.
در سال 1981، چیانگ و بقیه زهرها از بین رفتند. چیانگ، لو فنگ و کو چوی یک شرکت تولیدی جدید را در تایوان راه اندازی کردند. اولین فیلمی که او و تیم همکارش ساختند شو شی شن چوان (1981) بود که چیانگ در آن نقش آفرینی کرد و صحنه های اکشن را طراحی کرد، چیانگ مدت کوتاهی بعد می خواست به هنگ کنگ برگردد، اما همسرش او را متقاعد کرد که در تایوان بماند.
مدت کوتاهی پس از اقامت در تایوان با همسرش، چیانگ کار بسیار دشواری پیدا کرد، زیرا نتوانست در جایی کار پیدا کند که منجر به طلاق او از همسرش شد و به مشروب خواری شدید تبدیل شد.
در 18 آگوست 1991، ریکی چنگ تین چی، دوست قدیمی چیانگ، به دیدن او آمد، اما او را مرده یافت. گفته می شود که او سه روز مرده دراز کشیده بود تا اینکه پیدا شد. او بر اثر سکته قلبی درگذشت. اما کو چویی یک بار گفت “این بیشتر یک قلب شکسته بود”. او فقط 40 سال داشت.