رادنی استفن استیگر در وستهمپتون، نیویورک، از آگوستا آملیا (راننده) و فردریک جیکوب استایگر، هر دو وادویلی به دنیا آمد. او اصالتاً آلمانی و اتریشی داشت. پس از طلاق والدینش، استایگر توسط مادرش در نیوآرک، نیوجرسی بزرگ شد. او دبیرستان Westside را در سن 16 سالگی رها کرد و به نیروی دریایی پیوست. او عملیاتی را در اقیانوس آرام روی یک ناوشکن دید. استایگر پس از جنگ به نیوجرسی بازگشت و برای VA کار کرد. او بخشی از یک گروه بازیگری آماتور بود و سپس با استفاده از مزایای GI Bill به استودیوی بازیگران پیوست.
استایگر اولین نقش های سینمایی خود را در اوایل دهه 1950 دریافت کرد. اولین نقش اصلی او در ترزا (1951) بود، اما اولین نقش اصلی او در نسخه تلویزیونی خانه نمایش تلویزیونی فیلکو: مارتی (1953) بود. با این حال، نسخه سینمایی، ارنست بورگنین را در اختیار داشت و جایزه اسکار را برای او به ارمغان آورد. نقش موفقیت آمیز استایگر در سال 1954 با فیلم کلاسیک On the Waterfront (1954) به دست آمد. از آن زمان، او به عنوان هر چیزی از یک مرد محبوب تا یک بازیگر شخصیت کمتر شناخته شده، روی پرده حضور داشته است. استایگر در نقشهای مختلف، از یک مروج کجرو در فیلم The Harder They Fall (1956) گرفته تا شخصیت اصلی در Al Capone (1959) نامی برای خود دست و پا کرد. او یکی از ده ها ستاره فیلم حماسی جنگ جهانی دوم طولانی ترین روز (1962) بود. در سال 1964 دومین نامزدی اسکار خود را برای فیلم The Pawnbroker (1964) دریافت کرد. چند سال بعد او در اوج قدرت خود بود. در سال 1965، او در کمدی تاریک The Loved One (1965) و در فیلم حماسی دکتر ژیواگو (1965) اثر دیوید لین بازی کرد. در سال 1966، او در اپیزود «مرگ فروشنده» در نمایشنامه ماه بیبیسی (1965) در نقش ویلی لومان در نسخه تلویزیونی نمایش صحنهای «مرگ فروشنده» بازی کرد، اما در سال 1967 به چیزی دست یافت که بسیاری او را او میدانند. بهترین نقش: کلانتر بیل گیلسپی در گرمای شب (1967)، مقابل سیدنی پواتیه. استیگر به شایستگی اسکار بهترین بازیگر مرد را برای بازی در آن فیلم به خانه برد.
او نقش بحث برانگیز دیگری را به عنوان مردی با خالکوبی های فراوان در مرد مصور (1969) و به عنوان یک قاتل زنجیره ای در فیلم کلاسیک هیچ راهی برای رفتار با یک خانم (1968) ایفا کرد. پس از آن به نظر می رسید او از فیلم های پرمخاطب کناره گیری کرده و در نقش هایی که انتخاب می کند گزینش بیشتری پیدا کرده است. او نقش اول را در پاتون (1970) و همچنین در پدرخوانده (1972) رد کرد. از مهمترین نقشهای او در دهه 1970 میتوان به تولدت مبارک، واندا ژوئن (1971)، لولی-مدونا (1973)، نقش بنیتو موسولینی در 4 روز آخر (1974)، پرتره یک هیتمن (1979)، عیسی ناصری (1979) اشاره کرد. 1977)، F.I.S.T. (1978) و The Amityville Horror (1979). او در فیلم تحسین شده The Chosen (1981) به همراه رابی بنسون و ماکسیمیلیان شل بازی کرد، که شاید اوج کار سینمایی دهه 1980 او بود. استایگر به طور فزاینده ای از فیلم های بزرگ هالیوود دور شد و در عوض در تولیدات خارجی و فیلم های مستقل ایفای نقش کرد. با پایان دهه 1980، اشتایگر در فیلم مرد ژانویه (1989) به عنوان رئیس پلیس شهر نیویورک که دکمهدار بود، ایفای نقش کرد.
استایگر به مدت 8 سال به طور جدی تحت تأثیر افسردگی قرار داشت. با بازگشت به سینما در اواخر دهه 1990، شروع به خلق برخی از به یاد ماندنی ترین نقش های خود کرد. او پزشک فیلم مستقل Shiloh (1996) بود که درباره یک سگ آزار دیده بود. او ژنرال دیوانه ارتش در حملات مریخ بود! (1996) که همیشه دشمنان خود را صلح طلب می خواند. او نقش کوچکی به عنوان قاضی دادگاه عالی در طوفان (1999) و واعظ در فیلم بد تولید پایان روزها (1999) داشت. او همچنان در فیلمهایی فعال بود که به هزاره جدید میرفتند.