67% رضایت
بالای 17 سال
زیرنویس چسبیده
پخش آنلاین
زبان اصلی
در آینده ای آخرالزمانی،تنها تعداد کمی از انسانها باقی مانده اند.هیچکس قادر به صحبت کردن نیست.یک انزواطلب مصمم با پیرمردی دوست می شود.آنها به کمک هم با تبهکاران مبارزه می کنند تا غذا،سرپناه و زندگی خود را به دست آورند…
بازیگران : Pierre Jolivet و Jean Bouise و Jean Reno
آخرین نبرد یکی از بهترین فیلم هایست که توانسته از نگاه کاربران سایت IMDB نمره 6.70 را کسب کند
این فیلم در ژانر به تولید رسیده است. فیلم آخرین نبرد توسط کارگردانی شده و لازم به ذکر است که شما به عنوان یک بیننده فیلم های جذاب، فیلم آخرین نبرد را می توانید به صورت آنلاین و زیرنویس چسبیده از رسانه فیلم تو سریال رایگان تماشا کنید.
اولین کار لوک بسون همچنین اولین تلاش او در داستان علمی تخیلی است، ژانری که او چهارده سال بعد با «عنصر پنجم» (1997) به آن بازخواهد گشت. حتی اگر این فیلم به شدت تحت تاثیر سینمای هالیوود باشد، باز هم بسیار لذت بخش است. در سال 1983، “Le Dernier Combat” رویکرد خود بسون از داستان های علمی تخیلی را آشکار می کند. او یک موضوع نخ نما را پس می گیرد و تلاش او برای ساخت یک اثر شیک قابل تشخیص است. یک فاجعه که به صورت عریض و سیاه و سفید گرفته شده است، تقریباً تمام جمعیت را از روی زمین نابود کرده است و ما هرگز نخواهیم فهمید که این فاجعه چه بود و چرا مردان دیگر نمی توانند صحبت کنند. انبوهی از بربرها تشکیل شد. به موازات آن، مردی (پیر ژولیوه) به تنهایی زندگی میکند و به پاریسی میرسد که قابل تشخیص نیست و در آنجا توسط یک پزشک (ژان بویز) مورد استقبال قرار میگیرد. در کار بسون هیچ کلمهای وجود ندارد. کنش شخصیت ها و سیر وقایع از طریق نگاه ها و ژست ها می گذرد. اگرچه نقطه شروع و پسزمینه آزاردهنده است، اما فیلم هرگز ظاهر یک فیلم مأیوس را ندارد. به نظر می رسد که مرد و دکتر سعی در بازتولید ژست ها و اعمال مرتبط با نوع بشر قبل از فاجعه دارند. فیلم با رابطه جنسی مرد با یک عروسک بادی آغاز می شود. بعداً دکتر سعی می کند او را از طریق دستگاه صحبت کند و او در اوقات فراغت خود یک نقاش است. این بسیار جذاب تر است زیرا به نظر می رسد این نقاشی ها از دوران ماقبل تاریخ آمده اند. به دنبال این استدلال، میتوان استدلال کرد که غول ریشو (ژان رنو) مظهر شر و تهدیدی برای تلاشهای مرد و پزشک برای به دست آوردن چیزی است که در نهایت انسان را ساخته است. همینطور برای گروه بدها در ابتدای فیلم. بوی بدبینانه ای که چنین فیلمی می تواند منتقل کند، واقعاً در راس نیست و جای خود را به بارقه ای از امید می دهد. شخصاً، فیلم میتوانست بدون موسیقی به دست بیاورد، به جز موسیقی که مرد میتواند با ضبط کاست خود بشنود. لوک بسون قرار بود فیلمهای بهتر و جذابی مانند این بسازد، او همچنین به حرفه پیر ژولیوه بهعنوان کارگردانی که در آینده اثر ناهمواری را پشت سر خواهد گذاشت، رونق بخشید: «فورس ماژور» (1989)، «مورتل ساده» (1991) ، “ma Petite Entreprise” (1999) یا “Files Uniques” (2003).
این فیلم که متعلق به زیرژانر فیلم های آینده پسا آخرالزمانی است، یک قسمت سبک و بسیار صمیمی است. مورد توجه ترین عنصر فیلم سکوت آن است. هیچ کس صحبت نمی کند فکر نمیکنم بسون، علیرغم آنچه که در بیشتر کارهای بعدیاش مشهود است، آن را به عنوان یک حقهی جالب منظور کرده باشد. من فکر میکنم چیزی که آن را بسیار هوشمندانه و مؤثر میکند این واقعیت است که بدون هیچ راه دیگری برای برقراری ارتباط، همه باید همدیگر را بر اساس شهود و انتقال احساسات بخوانند، هر چقدر هم جزئی باشد. اگرچه من به صفحه نمایش چسبانده نشده بودم، پس از بازتاب می بینم که این دیدگاه بسیار لمس کننده و حساسی از طبیعت انسان است. وسیله نقلیه آن یک فیلم علمی تخیلی است. بخشی از تأمل آن در مورد ماهیت جهان بشری این است که هر یک از انسان های آن لزوماً به عنوان یک انسان کامل بازی نمی شوند: قهرمان، یک رانشگر تنها در دنیای متروک جدید، توسط یک گوشه نشین مسن تر پذیرفته می شود، که حاضر به انجام این کار نیست. سهم خود را از تبادل غذا بین او و یک شخصیت خشن و خشن با بازی ژان رنو حفظ می کند، و بنابراین رنو تمام تلاشش را می کند، عمدتاً با استفاده از زور وحشیانه، برای به دست آوردن آنچه می خواهد. بنابراین، آنتاگونیست درست میگوید، اگرچه فرد خوبی نیست، و قهرمان داستان و فویل دلسوز او هر دو اشتباه میکنند، اگرچه هر دو آدمهای خوبی هستند. این فیلم بهصورت سیاه و سفید واضح و واضح فیلمبرداری شده، ویرایش شده و به صورت کمکلید گرفته شده است. با این حال، رویکردی پرخاشگر و در مقیاس کوچک، و بازیگران آن بسیار واقعی هستند. چطور ممکن است نباشند؟ آنها نیز مانند شخصیت هایشان با نیازهای ساده ارتباطی رها شده اند. این یکی از معدود فیلم های واقعاً خوبی است که لوک بسون نوشته است. کارهای قبلی او تقریباً همیشه بهتر از پرزهایی است که او اکنون تولید می کند.
فیلمبرداری تماماً سیاه و سفید و در یک دنیای پسا آخرالزمانی تقریباً مسکونی که در آن فضا انسانیت را خاموش کرده است، اولین فیلم بلند لوک بسون چیزی جز جاه طلبی نبود. خلاصه داستان ظاهراً مردی را دنبال میکند که او به دنبال قطعاتی میگردد تا هواپیمای سبک خود را در تعمیر نگه دارد – با خروج از زمین بایر، تصادفاً به بیمارستانی برخورد میکند که در آنجا با دکتر ملاقات میکند، مردی که در ترس از The Brute (با بازی ژان رنو) زندگی میکند. تلاش برای ورود به بیمارستان و کشتن دکتر. از طریق ارتباط غیرکلامی، The Man و The Doctor برای زنده ماندن و دور نگه داشتن The Brute به کمک یکدیگر می آیند. علیرغم پیشفرضهای بدیع و زیبایی شدید و شیک کارگردانی بسون، فیلم با سرعت عجیبی حرکت میکند که به موجب آن آشفتگی و دسیسه بیشتر تماشاگر را به تماشای آن نگاه میدارد تا هر مادهای از شخصیت یا داستان. تصمیم متهورانه برای نداشتن دیالوگ قابل فهم در تمام طول کار کمکی نمی کند، زیرا بیننده مجبور می شود بدون توضیح انگیزه های شخصیت ها را کنار هم بگذارد، اما این پارتیشن (مظهر موسیقی متن فیلم وحشتناک دهه 80) بیش از هر چیز دیگری است که تاریخ دارد. فیلم و مانع این لذت تماشاگران شد
0 دیدگاه