یک دانشمند باهوش اما خودخواه، موجودی را در یک آزمایش هولناک به زندگی میآورد که در نهایت منجر به نابودی خالق و مخلوق غمانگیزش میشود.
یک شکارچی جوان که از قبیلهاش طرد شده، در سفرش برای یافتن دشمن نهایی، متحدی غیرمنتظره پیدا میکند.
یک واحد نخبه پلیس مکزیک در تعقیب فراریهای آمریکایی است، در حالی که نقشهای شوم در درون این نیرو در حال شکلگیری است.
ته جونگِ آرام و خوشبرخورد، به ناحق به جرمی هولناک زندانی میشود. او خیلی زود متوجه میشود که شخصی مرموز به نام یو هان، سقوط او را ترتیب داده است. ته جونگ که از انتقام لبریز شده، تصمیم میگیرد یو هان را به سزای اعمالش برساند.
وی جونگ-سین، یک روزنامهنگار سیاسی محترم، مجبور به پوشش اخبار سرگرمی میشود. در آنجا، او با لیم هیون-جون، یک بازیگر رو به افول، آشنا میشود. در میان هرج و مرج پشت صحنه، آغازهای جدید و غافلگیریها، یک رابطه عاشقانه بعید، سرگرمکننده و سرشار از جذابیت شکوفا میشود.
داستان گروهی از سارقان را دنبال میکند که در حال برنامهریزی بزرگترین سرقت زندگی خود از خطرناکترین حلقهی تبهکاری در قلمرو پادشاهی هستند.
راب، یک یاغی ساکسون، و ماریان، یک زن اشرافزاده نورمن، پس از فتح نورمنها برای مبارزه با بیعدالتی متحد میشوند. راب رهبری یک گروه شورشی را بر عهده دارد در حالی که ماریان به دربار فاسد نفوذ میکند و هر دو برای عدالت و صلح تلاش میکنند.
در آینده نزدیک، دولت قصد دارد قضات را با نرمافزار هوش مصنوعی جایگزین کند و متعهد میشود که سیستم قضایی را به طور مؤثر خودکار و غیرسیاسی کند. کارمن کوستا، یک قاضی برجسته، برای ارزیابی این رویه جدید دعوت شده است. با این حال، وقتی خالق نرمافزار مرده پیدا میشود، او متوجه میشود که زندگیاش در خطر است و باید با منافع قدرتمندی که در بالاترین سطوح دولت در حال بازی هستند، مبارزه کند.
آدمبدها اصلاً چطور وارد دنیای خلاف شدند؟ پاسخ را در این مجموعهی پیشدرآمد خندهدار، که داستانش پیش از فیلمهای محبوب جریان دارد، پیدا کنید.
پس از یک فاجعه مرگبار در حادثه غرق شدن کشتی، کاپیتان که در آن زمان در مرخصی بوده، در جست و جوی حقیقت و عدالت برای جانباختگان و بازماندگان آن تراژدی بر می آید.
النا فدروا، یک دلال اسلحه بینالمللی، مغز متفکر و جنایتکار باهوش به تازگی دستگیر شده است، حتی در اسارت تعدادی از سرقتهای هماهنگ بانک را ترتیب میدهد.
کاگامی مارینت را به توکیو میبرد تا به استلارها در شکست دادن یک ابرشرور جدید کمک کند، اما مارینت خیلی زود متوجه میشود که دوستش دلیل دیگری، پنهان و ناگفته، برای این سفر به ژاپن دارد.
نورا، آندریاس و کاپیتان کریس وقتی یک غول خطرناک جدید بیدار میشود، دوباره دست به کار میشوند - و این بار برای از بین بردن آن به کمک بیشتری نیاز دارند.
مردی به یک مسابقهی تلویزیونی میپیوندد که در آن شرکتکنندگان، که اجازه دارند به هر کجای دنیا بروند، توسط "شکارچیانی" که برای کشتنشان استخدام شدهاند، تعقیب میشوند.
مردی برای تخریب خانه خانوادگیاش که در جنگ به قتل رسیدهاند، برمیگردد تا آن را در جای دیگری بسازد. وقتی قاتل، یک فرمانده ارتش سرخ، او را پیدا میکند، تعقیب و گریز وحشیانهای در سراسر کشور آغاز میشود.